پلاتفرم گذار به پوپولیسم افشاگر!
محمود احمدى

 دومین كنفرانس خارج كشور حككا به اتفاق آرا٬ پلاتفرم سیاسی خود در مورد طرد و منزوی كردن بین المللی جمهوری اسلامی را تصویب كرد. و پلنوم ٣٠ كمیته مركزی این حزب٬ نیز طی قراری این پلاتفرم را به اتفاق آرا مورد تایید و تاكید قرار داد و آنرا جزئی از استراتژی حزب برای سرنگونی حكومت اسلامی دانست و از بخشهای مختلف تشكیلات خواست تا "نتایج تبلیغی وعملی این سیاست را در حیطه فعالیتشان مشخص كرده و در دستور كار خود قرار بدهند". سیاست افشاگری و منزوی كردن بین المللی حكومت اسلامی٬ در دستور كار هیات دبیران٬ كمیته سازمانده٬ كمیته كردستان٬ سازمان جوانان كمونیست٬ و تلویزیون كانال جدید این حزب قرار گرفته است. اما این پلاتفرم سیاسی كه از نظر حككا بسیار مهم است و تمام بخشهای حزب خود را فراخوان داده است كه نتایج عملی این سیاست را در محیط فعالیتشان پیاده كنند و آنرا جزئی از استراتژی خود برای سرنگونی جمهوری اسلامی میداند٬ نه تنها هیچ قرابتی با پلاتفرم یك جریان كمونیستی كه برای انقلاب سوسیالیستی و آزادی و برابری٬ و رفاه و انسانیت سازماندهی و متشكل میكند ندارد٬ بلكه میتوان آنرا بعنوان پلاتفرم سیاسی یك جریان لابیستی٬ سكولار و صرفا ضد رژیمی مورد بررسی قرار داد. حزب كمونیست كارگری با سرعت خیره كننده ای٬ سنگرهای كمونیسم كارگری دراین حزب را به نفع پوپولیسم و اكس مسلم فتح میكند و سنتهای كمونیسم كارگری در این حزب٬ به سختی قابل شناسائی است.

قبل از هر چیز٬ باید به رفقا "تبریك گفت" كه حزب منصور حكمت را از حزب معروف به كنفرانس برلینی ها٬ از یك حزب متعرض و ماكزیمالیست کمونیست٬ به یك حزب صرفا افشاگر و لابیستی٬ كه امضا براى پتیشن جمع آوری میكند و نامه های اعتراضی به دولتها و سازمان ملل و ای ال او میفرستد٬ تبدیل كرده اند. به سرتاسر پلاتفرم سیاسی این حزب نگاه كنید؛ كوچكترین اشاره ای به سازماندهی طیف وسیع مهاجرین ایرانی خارج كشور نیست. پلاتفرم سیاسی حزبی است كه وظیفه اصلی خود را افشاگری از حكومت اسلامی٬ به منظور طرد و انزوای بین المللی آن تعریف كرده است. حزبی افشاگر٬ لابیست و ضد رژیم اسلامی! اما برای افشاگری از جمهوری اسلامی٬ و جمع آوری پتیشن و نامه های اعتراضی و پیش بردن كمپین اكس مسلم به یك حزب كمونیستی خلاف جریانی نیاز نیست. هر سازمان سكولار٬ لابیستی و ضد رژیم اسلامی٬ میتواند این فعالیتها را در دستور كار خود قرار دهد و به پیش ببرد. اما افشاگری از رژیم اسلامی در زمانیكه رئیس جمهور جنایتكار این حكومت٬ در تمام دنیا٬ بعنوان منفور ترین شناخته شده است و در زمانیكه این رژیم بعنوان یكی از ضد مردمی ترین رژیمهای تاریخ در افكار عمومی شناخته شده است به معنای عقب بودن از تغيیر و تحولات سیاسی كنونی دنیا و جایگاه كنونی حكومت اسلامی در افكار عمومی است. در دوران دو خرداد در زمانیكه اپوزیسیون دو خردادی و پرو رژیم و دول غرب تلاش داشتند تا تصویر یك رژیم اصلاح شده اسلامی را به دنیا و افكار عمومی بفروشند، حزب كمونیست كارگری اعلام كرد كه اجازه نخواهد داد تا حكومت اسلامی جاپائی در خارج از كشور باز كند. اما امروز با شكست دو خرداد و با كشمكشها و تخاصمات دو قطب تروریستی اسلام سیاسی و تروریسم دولتی و با انعكاس وسیع اعتراضات زنان٬ كارگران و دانشجویان در دنیا٬ رژیم اسلامی بعنوان یك رژیم ضد بشری در افكار عمومی٬ شناخته شده و بی آبرو است. رژیم اسلامی در دنیا منزوی است. این واقعیت و موقعیت كنونی حكومت اسلامی است!

سازماندهی و تغيیرجهان٬ اساس كمونیسم ماست. كمونیسم ما نه كمونیسم تفسیر كننده و مبلغ بلكه كمونیسم سازمانده و رهبر است. در غیاب سازمان و سازماندهی٬ از رهبری نیز خبری نخواهد بود! اما پلاتفرم حککا وظیفه نیروی سازمانی خود را افشاگری ازحكومت اسلامی و منزوی كردن آن تعریف میكند! این سیاست حككا در مقابل حكومت است! اما این حزب در مقابل طیف وسیع چند میلیونی مهاجر در خارج از كشور كاملا بی وظیفه است! اگر رژیم در داخل به سركوب مردم مشغول است! حزب نیز در خارج با نیروی سازمانی خود و با ابزار افشاگری و فعالیت لابیستی و كمپین اكس مسلم به جنگ حكومت میرود. و جمعیت میلیونی مردم در خارج را به بازار دهها روزنامه٬ مجله٬ و كانالهای ٢٤ ساعته رادیویی و تلویزیونی و سازمانهای رنگارنگ ناسیونالیستی روانه میسازد و از سازماندهی و تبدیل این جمعیت به پایگاه كمونیسم سر باز میزند! رژیم اسلامی و مبارزه با آن با اتكا به سازمانهای جانبی و حزبی تمام موضوع كار حككا است! و نیروی وسیع چند میلیونی مهاجر از قرار موضوع كار دیگران است! گرایشی كه خود را تنها گرایش موجود در جنبش سرنگونی میداند طبیعی است كه در مقابل ناسیونالیستهای ضد رژیم خلع سلاح شده و خود را بی وظیفه از سازماندهی این جمعیت وسیع و تبدیل شدن به رهبر سیاسی اش بداند! در پلاتفرم حککا كوچكترین اشاره ای به فعالیت كمونیستی و سازماندهی فعالیت كمونیستی نیست! این پلاتفرم یك حزب سیاسی است كه مشغله و سوخت و ساز فكری و نه حتی سازماندهیش٬ صرفا جنبش سرنگونی است! پلاتفرم یك حزب سرنگونى طلب و لابیست و نه سازمانده حتی همان مردم سرنگونى طلب! اينجا يک نکته غير ضرورى را بايد تاکيد کنم. دراين ترديدى نيست که يک گوشه فعاليت و وظيفه يک جريان کمونيستى افشاگرى و نامه نوشتن و کمپين راه انداختن هم هست. يا يک جريان کمونيستى از موضع جنبش طبقاتى اش در قبال مسئله سرنگونى وظيفه فورى دارد و اتفاقا ميخواهد آنرا سازماندهى و رهبرى کند. بحث برسر تبديل شدن هويت کمونيستى و کارگرى به هويت صرفا ضد رژيمى و فعاليت در قالب جريانات غير حزبى است.

"بحث ما راجع به فعالیت درخارج چی بود؟ می گفتیم این بخش جدا نشده ای از جامعه ایران است. دنیا، دنیای انتگره است. خارج برای خودش یک حوزه فعالیت است. بیائیم در مقیاس اجتماعی بشویم یک حزب اصلی، خارج مال ما باشد. یعنی باز موضوع کار ما میشد میلیونها ایرانی در خارج، نه سفارتهای یک حکومت در خارج. ما بعنوان یک سازمان اعضای مان را میفرستیم به یک جنگ اعتراضی علیه رژیم در ایران. اگر پشت جبهه ای بودن مصداق داشته باشد، ((شرایط)) الان ما است. ما برای آوردن جامعه ایرانی، فارسی زبان های مقیم خارج نه ابزاری ساختیم، نه مشغولش هستیم، نه کاری می کنیم، نه با آن خودمان را قضاوت می کنیم. فعالیت خارج ما کشیدن اعضای سازمان خود به اعتراض روزمره علیه رژیمی در داخل است. بدتر از سازمانهای مشی چریکی دوره قبل. بدتر از کنفدراسیون دانشجویان." از گزارش منصور حكمت به پلنوم ١٤. رهبری حزب کمونیست کارگری در حال حاضر بمراتب از آن شرایط هم پس تر رفته است.

پلاتفرم حکک ازاهمیت ویژه كمپین اكس مسلم در فعالیت تشكیلات خارج از جمله بخاطر "حلقه رابط و محمل تماس حزب با مدیا و افكار عمومی و نیروها و شخصیتهای در هر كشور" یاد میكند. چرخش به راست و دور شدن از مبارزه كمونیستی بر علیه اسلام سیاسی و مذهب٬ به بهانه تماس با مدیا و اجتماعی شدن٬ بهای سنگینی است كه حككا حاضر به پرداخت آن شده است. مساله بر عکس است، "جنبش اكس مسلم" موفق شده است كه این كمونیستها را در جنبش خود بر علیه مذهب رقیب٬ سازمان دهد! اگر رفقا به دنبال نمونه موفق مبارزه كمونیستی و اجتماعی بر علیه اسلام سیاسی كه نظر افكار عمومی را در تمام دنیا جلب كرد و یك دولت را مجبور به عقب نشنینی و تغیر قانون كرد میگردند٬  میتوانند به كمپین بر علیه دادگاههای شریعه در كانادا رجوع كنند.  

آنچه در حککا روی داده است یک چرخش به راست است. نمونه تمامی احزابی که به اصطلاح میخواهند اجتماعی شوند اما در عوض راست میشوند. دسترسی به مدیا را بهانه این چرخش به راست قلمداد میکنند. یاد آوری هشدار منصور حکمت در این زمینه حائز اهمیت است: "در کنگره دوم اشاره کردم که تاريخا احزاب چپ وقتى خواسته اند اجتماعى بشوند و در ابعادى اجتماعى ظاهر بشوند، به راست چرخيده اند . اينطور توجيه کرده اند که جامعه راست تر از آنهاست و اگر راى ميخواهند بايد به راست بچرخند. و البته تاريخا هم در اين کار شکست خورده اند. ممکن است يک نماينده از يک حزب راديکال چپ براى يک دوره به مجلس رفته باشد، اما همان يک نفر را هم دور بعد پرونده اش را زير بغلش زده اند و روانه اش کرده اند که برود. ما يکى از معدود سازمانهاى کمونيستى بعد از بلشويکها هستيم که ميخواهد روى راديکاليسم و ماکزيماليسمش توده اى بشود. سازمانى که اتفاقا ميخواهد ماکزيماليسم و کمونيسم را توده اى و اجتماعى کند. ميخواهد آرمانها و ايده انقلاب کمونيستى اش را ببرد و توده اى و اجتماعى کند. ميخواهد حرف آخرش در مورد مذهب را به حرف جامعه بدل کند. ما کسانى هستيم که معتقديم بايد اين کمونيسم بى تخفيف را توده اى و اجتماعى كنیم." (منصور حكمت،  حزب و جامعه).

آینده این خط روشن است. نه فقط در دنياى امروز چنين خطى حتى شانس نيمه اجتماعی شدن هم ندارد٬ بلکه ادامه اين خط و دورى از هويت و وظايف کمونيستى٬ هر چه بیشتر اين جريان را به راست سوق خواهد داد.

mahahmadi@yahoo.com